بازاریابی چریکی یا گوریلا مارکتینگ یا بازاریابی پارتیزانی نوعی بازاریابی خلاقانه بصورت تبلیغاتی است که از سایر بازاریابیها مقرون به صرفهتر است. اما باید بدانید روشی کاملا نامتعارف و تعجب برانگیز است. چه جالب! نوعی بازاریابی محتوا که هم کم هزینه است و اغراق آمیز و جذاب. حال چرا به آن بازاریابی چریکی یا گوریلا میگویند؟
وقتی اسم چریکی را میشنویم به ناگاه یاد جنگهای چریکی میافتیم. در این جنگها افراد بصورت کاملا نامنظم و به نوعی غافلگریانه به دشمن حمله میکردند که همین امر سبب پیروزی آنها بر دشمن میشد.
در بازاریابی چریکی هم دقیقا همین امر صدق میکند و در واقع به جای اینکه هزینه بیشتری صرف کنید، تفکرات و خلاقیت خود را روی تبلیغاتی میگذارید که مهیج و اغراق آمیز باشد. در این مقاله از همیار توسعه سعی در ارائه تعریف درستی از این نوع بازاریابی خدمت شما داریم.
شروع فعالیت های بازاریابی پارتیزانی
قبل از هر چیزی بهتر است کمی از نوع و آغاز فعالیت این بازاریابی صحبت کنیم. در واقع زمانی که چنین بازاریابی روی کار آمد، فردی به نام لویسون آن را در سال ۱۹۸۴ معرفی کرد. به همین دلیل این نوع بازاریابی به نام او ثبت شده و او را صاحب روی کار آوردن بازاریابی پارتیزانی کردند.
در واقع درباره این بازاریابی باید بگوییم که نوع مجزا و متفاوتی از سایر موارد بازاریابی است. مثلا تصور کنید در خیابانی راه میروید و به ناگاه با یک ماکت بستنی بزرگ در چهارراه مواجه میشوید. آیا بدون توجه از کنار آن میگذرید و نظراتان را جلب نمیکند؟ این دقیقا همان بازاریابی گوریلا است که از نامش هم مشخص است! یعنی بزرگ و اغراق آمیز که موجب جلب توجه افراد خواهد شد.
اصول مورد استفاده در بازاریابی چریکی
در واقع عمل بازاریابی خود نوعی هنر است و شمایی که با آن سر و کار دارید، هنرمندی هستید که در این عرصه فعالیت میکنید. در بازاریابی چریکی باید به نوعی قدم بردارید تا مخاطب خود را مجذوب کرده و او را به فکر فرو ببرید.
فقط به این فکر نکنید که مشتری محصول بازاریابی شما را مشاهده کرده و حال به سمت آن میرود و تمام! خیر. در واقع در بازاریابی پارتیزانی باید رفتار و عملکرد شما به گونهای باشد که انگار هم به فکر حال هستید و هم به فکر آینده. یعنی هم مشتری را جذب کنید و هم آن را وفادار خود سازید.
گوریلا مارکتینگ برای چه نوع کسب و کارهایی مفید است؟
در بازاریابی چریکی، اصل بر کم بودن هزینههاست. از این رو بسیاری معتقدند که گوریلا مارکتینگ گزینه خوبی برای کسب و کارهای کوچک و نوپاست که تازه کار خود را آغاز کرده و میخواهند به موفقیتهایی برسند. اما همینجا به شما میگویم که چنین تصوری از بنیان غلط است.
شرکتها و کمپانیهای بزرگی در دنیا وجود دارند که از این نوع بازاریابی استفاده کرده و واقعا به موفقیت میرسند. حال اگر موافق باشیم نوع فعالیت هر کدام و تاثیرگذاری این نوع بازاریابی روی آنها را به صورت مجزا بررسی کنیم.
کسب و کارهای نوپا و کوچک
زمانی که یک شرکت کوچک وارد بازاریابی چریکی میشود جای تحسین دارد. زیرا هم افتصاد را در تبلیغات خود رعایت کرده و هم میتواند با تفکرات جذاب و خلاقانه خود، جایگاه ویژهای در بین سایر کسب و کارها داشته باشد. یعنی اولویت با خلاقیت است.
ممکن است یک شرکت کوچک ناشناخته با یک ایده خلاق برای بازاریابی چریکی خود به ناگاه و یکباره اسم و رسمی از خود بر جای بگذارد که مشتریان را نه تنها با خود آشنا کرده بلکه آنها را وفادار سازد. اگر بخواهیم مثالی در این زمینه بزنیم میتوانیم به گروه سه نفره پروژه ویچ بلایر اشاره کنیم.
یک تیم سه نفره که دانشجویان حوزه فیلم سازی و عکاسی محسوب میشدند با خرج هزینهای کم یک وبسایت راهاندازی کرده و در آن این پیام را نوشتند که سه دانشجوی فیلمسازی در جنگل گم شدند و تنها دوربین آنها برجای ماند.
این پیام در شبکههای متعددی پیچید و نظر افراد را به طرز شگفت انگیزی به خود جلب کرد. همین امر سبب شهرت این تیم سه نفره شد و پروژههای متعددی گرفتند. یعنی با اینکه کوچک بودند اما معروف شدند.
کسب و کارهای بزرگ
این مسئله را هرگز نمیتوان انکار کرد که بازاریابی چریکی با هدف بزرگ کردن کسب و کارهای کوچک روی کار آمد اما همانطور که گفتیم، ممانعتی برای کسب و کارهای بزرگ نداشته و آنها را نیز بیبهره نگذاشت. اما مسئله مهمی که در بازاریابی چریکی برای کسب و کارهای بزرگ وجود دارد این است که میزان ریسک و شکست در آنها تقریبا جبران ناپذیر است.
منظور این نیست که در کسب و کارهای کوچک چنین شکستی وجود ندارد، چرا اتفاقا آنها هم ریسک شکست را دارند اما اگر کسب و کارهای کوچک شکست بخورند، هنوز کسی به آن صورت، آنها را نمیشناسد و دچار مشکل نخواهند شد اما اگر یک کسب و کار معروف و بزرگ شکست بخورد، برگشتن آن تقریبا کار واقعا دشواری است. به عنوان مثال:
نمونه موفقی از بازاریابی چریکی به شرکت کوکاکولا برمیگردد. این شرکت فیلم ماشین خوشحالی را ساخت. در واقع این دستگاه بصورت خودکار برای افراد نوشیدنی خنک میانداخت. این دستگاه و مشاهده فیلم آن تجربهای شیرین برای این شرکت شد و افراد نیز بیش از پیش مجذوب کوکاکولا شدند.
انواع بازاریابی چریکی
بازاریابی پارتیزانی دارای زیرمجموعههای متعددی است که برای فعالیت در آن حتما باید اطلاعات کافی داشته باشید:
- بازاریابی پارتیزانی خارجی: در واقع در این نوع بازاریابی، اشیاء و وسایلی عجیب را در بیرون از محیط قرار میدهند. دقیقا مانند همان بستنی که در سر چهارراه با آن مواجه میشوید. یا وسیلهای که به ناگاه در پیادهرو میبینید.
- بازاریابی پاریزانی داخلی: حال تصور کنید همان اشیاء اغراق آمیز را داخل اماکنی مانند ایستگاههای مترو، دانشگاه، هتل، فروشگاه و … قرار دهیم. به آن بازاریابی چریکی داخلی میگویند.
- بازاریابی پارتیزانی در رویداد: این نوع بازاریابی معمولا در رویدادهایی مانند همایشها، کنسرتها و موارد این چنینی نشان داده میشود. معمولا افراد زیادی به سمت این رویدادها میآیند و اگر آنجا با بازارابی چریکی مواجه شوند، ضریب موفقیت شما افزایش مییابد.
- بازاریابی پارتیزانی تجربی: در واقع در این نوع بازاریابی کاری میکنید که افراد هم مشاهده کنند و هم خودشان تجربه کنند. چیزی را که افراد تست کرده و تجربه میکنند، معمولا در ذهنشان هک شده و برای همیشه باقی میماند.
بازاریابی چریکی چه برتری بر سایر انواع بازاریابی دارد؟
برای اینکه برتری بازاریابی چریکی را نسبت به سایر مدلهای بازاریابی بسنجیم فقط کافیست کمی به تفاوتهای آن فکر کنیم. تنها نوع بازاریابی است که با استفاده از قوه تخیل و اغراق میتواند شوک بزرگی را به افراد وارد کرده و برایشان مهیج باشد.
و تفاوت بعدی آن در کم هزینه بودن است که بسیاری مخصوصا کسب و کارهای کوچک را به طرز عجیبی به سمت خود جذب میکند.
درصد موفقیت و شکست در بازاریابی چریکی
جالب است بدانید، در بازاریابی چریکی همانقدر که موفقیت دخیل است، شکست نیز دخیل است. این مسئله تنها به تلاش و خلاقیت شما برمیگردد. اینکه چه کنید تا بتوانید در این نوع تبلیغات خود موفق شده و مشتریان زیادی را جذب کنید، مسئله بسیار مهمی است. پس با یک برنامه ریزی درست و پیش تعریف شده و با به کار گیری مهارتهای خلاق گونه و گرافیکی میتوانید در امر بازاریابی چریکی موفق شوید.